نقش دانش صرف در تفسیر قرآن
کد مقاله : 1091-5ARCONF
نویسندگان
کبری راستگو *
دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، دانشکدۀ علوم قرآنی مشهد
چکیده مقاله
اختلافات سبکی ناشی از تغییرات صرفی، یکی از مباحث مفید در پژوهش‌ها و مطالعات قرآنی است که علیرغم فراوانی قابل توجه و بسامد بالای آن در آیات قرآن، تاکنون مورد پژوهش روش‌مند قرار نگرفته است. بدین تصور جستار حاضر قصد دارد با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و علّی به تحلیل و تبیین پدیدۀ شگرف صرفی شکل‌ساخت‌واژی به مثابۀ نوعی چرخش و تغییر سبکی در چهار جفت‌واژۀ "دار، دیار"، "رسالة، رسالات"، "سماء، سماوات" و "معدودة، معدودات"، بپردازد و معانی متمیزانه و نکات لطیف و دقیق نهفته در ورای هریک از آن‌ها را به مخاطب عرضه نماید. پیش‌فرض کلیدی این جستار بر این نکته بنیان دارد که تفاوت در ساختارهای زبانی گفتمان قرآنی یک پدیدۀ شگرف سبکی است که شایستگی تحلیل زبانی را دارد. بررسی داده‌های قرآنی نشان داد که تغییر سبک در آیات قرآن به‌ویژه آیات متشابه لفظی در سطوح مختلف حرف، اسم، فعل، جمله و شکل واژه و غیره قابل رؤیت است که این تغییرات نوعی عدول و هنجارگریزی به‌شمار می‌آیند. همچنین فرآیند تغییر شکل ساخت‌واژی در اشکالِ تغییر ضمایر، مفرد و جمع بودن، جامد و مشتق بودن، تعریف و تنکیر و غیره در متن کلام وحیانی قابل بررسی است. و نهایتا اینکه تغییر سبک گفتمان قرآنی چه در سطح واژه و چه در سطح جمله، بافت-‌حساس و یا متن‌حساس است.
کلیدواژه ها
دانش صرف، شکل ساخت‌واژی افراد، شکل ساخت‌واژی جمع، قرآن کریم
وضعیت: پذیرفته شده