خوانشی تطبیقی ادبیات مقاومت در اشعار علی موسوی گرمارودی و محمود درویش؛مطالعه موردی پیامدهای مخرب جنگ.
کد مقاله : 1181-5ARCONF (R1)
نویسندگان
سیروس پوربخش *
گروه زبان و ادبیات عرب، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.
چکیده مقاله
ایران و فلسطین، به‌عنوان سرزمین‌هایی با تجربه مشترک ستم سیاسی و تهاجم نظامی، زمینه‌ساز شکل‌گیری ادبیات مقاومت در جهان معاصر بوده‌اند. این پژوهش با روش توصیفی–تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، به بررسی اشعار دو شاعر برجسته مقاومت، علی موسوی گرمارودی و محمود درویش، می‌پردازد. مسئله اصلی پژوهش آن است که:
1. مفهوم «تبعید و اسارت» در اشعار دو شاعر چه جلوه‌ها و پیامدهایی دارد؟
2. این دو شاعر چگونه از زبان و عاطفه برای بازنمایی پیامدهای ویرانگر جنگ بهره گرفته‌اند؟
3. نقش‌های زبانی (عاطفی، ارجاعی و ترغیبی) در شکل‌گیری گفتمان مقاومت در آثار آنان چه جایگاهی دارند؟
یافته‌ها نشان می‌دهد که مضمون تبعید و اسارت در اشعار محمود درویش حضوری پررنگ‌تر دارد؛ او با زبانی مملو از نمادهای دیار ازدست‌رفته، حس بی‌ریشگی و اندوه تبعید را به تجربه‌ای جمعی بدل می‌سازد. در مقابل، گرمارودی، تجربه جنگ را با نگاهی عرفانی و تاریخی روایت می‌کند و بر جنبه‌های اخلاقی و الهی رنج تأکید دارد.
نتایج نشان داد که هر دو شاعر، با تکیه بر تجربه زیسته خود از جنگ و رنج، از کارکرد عاطفی زبان برای انتقال درد انسانی و برانگیختن همدلی استفاده می‌کنند. همچنین، کارکرد ارجاعی زبان، در قالب تصویرسازی‌های واقعی از تبعید، ویرانی و شهادت، به عینیت‌بخشی گفتمان مقاومت کمک می‌کند.
در نهایت، در هر دو منظومه شعری، نقش ترغیبی به‌عنوان کارکرد مسلط، با یاری نقش‌های عاطفی و ارجاعی تقویت شده و به بنیان شکل‌گیری اندیشه مقاومت در ادبیات فارسی و عربی انجامیده است.
کلیدواژه ها
ادبیات مقاومت، علی موسوی گرمارودی، محمود درویش، جنگ، تبعید، اسارت
وضعیت: پذیرفته شده مشروط