تحلیل شکاف آموزشی میان آموزش زبان عربی در دوره متوسطه و دانشگاه و پیامدهای آن بر تربیت معلمان
کد مقاله : 1232-5ARCONF (R1)
نویسندگان
ابوطالب درانی *
عضو گروه عربی استان و سرگروه ناحیه و استاد دانشگاه فرهنگیان
چکیده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تحلیل شکاف آموزشی ناشی از ناپیوستگی محتوایی میان آموزش زبان عربی در دوره متوسطه و دانشگاه و بررسی پیامدهای آن بر کیفیت تربیت معلمان در دانشگاه فرهنگیان یزد انجام شد. در سال‌های اخیر، تحول رویکرد آموزشی از ساختارگرایی به مهارت‌محوری در کتاب‌های درسی عربی متوسطه، هرچند با نیت تقویت توانش ارتباطی صورت گرفته، اما موجب تضعیف بنیه قواعدی زبان‌آموزان و بروز گسست میان دو مقطع شده است. این شکاف در نهایت بر آمادگی علمی و کارآمدی آموزشی دانشجویان رشته‌های الهیات و ادبیات عربی تأثیر مستقیم دارد.

پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی از نوع تبیینی متوالی (کمی → کیفی) انجام شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل ۱۲۰ نفر از دانشجویان ورودی رشته‌های الهیات و ادبیات عرب دانشگاه فرهنگیان یزد بود که ۹۲ نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، آزمون محقق‌ساخته «سنجش مهارت‌های قواعدی عربی» بود. نتایج نشان داد میانگین نمره دانشجویان در این آزمون (۱۱/۴۷ از ۲۰) پایین‌تر از سطح معیار دانشگاهی است. در بخش کیفی، با ۱۲ نفر از اساتید دانشگاه و معلمان عربی مصاحبه نیمه‌ساختاریافته انجام شد؛ که تحلیل چنین است:
۱. گسست محتوایی،
۲. افت بنیه قواعدی دانشجویان،
۳. تحمیل بار جبرانی آموزشی بر نظام دانشگاهی،
۴. فقدان گفت‌وگوی نهادی برای همسوسازی.

فقدان پیوستگی عمودی در برنامه درسی ، به تضعیف بنیادهای علمی و کاهش کیفیت تربیت معلمان آینده منجر شده است. بر اساس یافته‌ها، بازنگری در کتب درسی، طراحی برنامه‌های مکمل «پل پیوستگی» و تشکیل کارگروه مشترک آموزش متوسطه و عالی، از ضرورت‌های راهبردی این حوزه است.
کلیدواژه ها
زبان عربی، شکاف آموزشی، پیوستگی عمودی، مهارت‌های قواعدی، دانشگاه فرهنگیان، تربیت معلم، آموزش متوسطه
وضعیت: پذیرفته شده مشروط